دیدار آخر
1 امتیاز + / 0 امتیاز - 1390/09/06 - 02:58 در دست نوشته های فراق
دیدگاه
nonacheeky

برمزارم گريه كن اشكت مرا جان ميدهد
ناله هايت بوي عشق و بوي باران ميدهد
دست بر قبرم بكش تا حس كني مرگ مرا
دستهايت دردهايم را تسلا ميدهد
بامن درمانده و شيدا سخن را تازه كن
حرفهايت طعم شيرين بهاران ميدهد
وقت رفتن لحظه اي برگرد قبرم را ببين
برمزارم گريه كن اشكت مرا جان ميدهد
اين نگاه آخرت اميد ماندن ميدهد
رفتيو چشمم به دنبال قدمهايت گريست
زخم هاي مرده ام را رفتنت جان ميدهد
نيست از من قدرت بوسيدن چشمان تو
باد ميبوسد به جايم،قلب ايمان ميدهد.

1390/09/6 - 02:59
omid

زیبا بود

1390/09/6 - 04:47
nonacheeky

ممنون

1390/09/7 - 02:01